آموزش Google Analytics (قسمت سوم - مدیریت گوگل آنالیتیک : اهداف و کمپین ها)

مدیریت گوگل آنالیتیک (Google Analytics Admin):
در این بخش قصد داریم آخرین آیتم منوی اصلی در نوار منوی بالایی یعنی منوی مدیریت را توضیح دهیم. این جایی است که شما تمام تنظیمات وب سایت تان در گوگل آنالیتیک را مدیریت می کنید. شما می توانید در مرکز راهنمایی گوگل آنالیتیک یک لیست کامل از هرچیزی را که می توانید مدیریت نمایید را پیدا کنید. از حساب کاربری تا فیلتر های داده ها! این بخش تکمیل کننده بخش قبلی یعنی هوشمندسازی کسب و کار الکترونیکی توسط سرویس گوگل آنالیتیک می باشد.

آموزش Google Analytics (قسمت دوم - هوش تجاری با گوگل آنالیتیک)

هنگامی که وارد صفحه گوگل آنالیتیک خود می شوید, شما به صفحه اصلی منتقل می گردید که در آن لیست تمام وب سایت هایی که در حساب خود راه اندازی کرده اید مشاهده می کنید. این لیست به شما برخی از اطلاعات اولیه را در سمت راست هر وب سایت نمایش می دهد مانند تعداد دوره ها, میانگین زمان دوره, نرخ جستن و نرخ تغییرات هدف که در بخش قبلی آموزش گوگل آنالیتیک به تشریح هریک از مفاهیم مذکور پرداختیم. حال در ادامه این مطلب به چگونگی استفاده از گوگل آنالیتیک در هوشمندسازی کسب و کار الکترونیکی خواهیم پرداخت.

آموزش Google Analytics (قسمت اول - مفاهیم و واژه نامه گوگل آنالیتیک)

مفاهیم گوگل آنالیتیک:
پیش از شروع کار با سرویس گوگل آنالیتیک, چندین اصطلاح وجود دارد که باید از معانی آنها آگاهی پیدا نمود. در ادامه این بخش به آشنائی جامعی با این مفاهیم و واژه ها خواهیم پرداخت.

هوش تجاری (بخش پنجم - هوش تجاری و مدیریت ارتباط با مشتری)

هوش تجاری به مفهوم استفاده از فناوری اطلاعات دو سویه میان شرکت و مشتریان بوده که این ارتباطات بر مبنای منافع طرفین است به طوریکه در این بین شرکت ها به دنبال  افزایش سود خود و مشتریان به دنبال ارزش افزوده هستند. امروزه اغلب شرکتهای تجاری موفق، فرآیندهای تجاری خود را هم راستا با انتظارات مشتریان خود برنامه ریزی و طراحی می کنند. بنابراین واظح است شرکت هایی که اطلاعات یکپارچه از مشتریان خود ندارند، در واقع مشتریان خود را نمی شناسند و نمی توانند محصولات و خدمات مورد نیاز مشتریان را به ایشان ارائه دهند. سیستم های هوش تجاری کارآمد، امکان جمع آوری داده ها را ازمنابع مختلف فراهم کرده و از بی نظمی اطلاعاتی سیستم جلوگیری می کند و سبب تصمیم گیری بهتر و موثرتر در سازمان می شود.

هوش تجاری می تواند محرک های مختلف در افزایش فروش و درآمد از قبیل تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل ، کاهش مشتریان ناراضی و افزایش فروش به مشتریان موجود را شناسائی کند.

مدیریت ارتباط با مشتری نه یک مفهوم است نه یک پروژه بلکه یک استراتژی کاری است و هدف آن درک ، پیش بینی و مدیریت نیازهای مشتریان کنونی و آینده سازمان است.

هوش تجاری (بخش چهارم - هوش تجاری و مدیریت ریسک)

متدها و روش های نوین برای تحلیل ریسک در جهت تصمیم گیری بهتر و افزایش توان رقابتی در مواجه با شرایط مختلف ریسک اغلب موجب بروز مشکلات عمده ای می شود، در مقابل با تصمیم گیری آگاهانه و با ارزیابی هدفمند می توان احتمال وقوع  شدت اثر را کاهش داد.

در حقیقت هوش تجاری به منظور تحلیل و فهم بهتر خود سازمان و پشتیبانی از اخذ تصمیمات تجاری مفیدتر استفاده میشود.

امروزه سازمان ها برای نجات از رکود جهانی به اطلاعات مناسبی برای تصمیم گیری نیاز دارند.

تجزیه و تحلیل مالی ، سیستم های هوشمند مشتری ، فرمول بندی عملکرد و مدیریت ریسک در حال حاضر به یک ضرورت مهم سازمانی تبدیل شده است.

داده کاوی و انبارداده (کاربردهای داده کاوی در حوزه های مختلف)

هدف از داده کاوی شناسائی فرصت های تجاری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار است

در این مطلب قصد داریم به کاربردهای مختلف داده کاوی در حوزه های مختلف از جمله بازاریابی، بانکداری، فروش، ساخت و تولید، خطوط هواپیمائی و ... اشاره نمائیم.

بازاریابی : پیشگوئی اینکه کدام مشتریان به تبلغات اینترتی واکنش نشان می دهند و یا اینکه کدام محصول خاص را خواهند خرید.

بانکداری : پیش بینی وام های بد (دارای بازپرداخت بد) و هم چنین پیش بینی سوء استفاده کلاهبرداران از کارت های اعتباری، مصرف اعتبار موجود در کارت های اعتباری توسط مشتریان جدید و ....

خرده فروشی و فروش : پیش بینی فروش و تعیین سطح صحیح موجودی ها و زمان بندی توزیع کالا در بازار فروش.

هوش تجاری (بخش سوم - اجزاء اساسی هوش تجاری)

هوش تجاری چهار جزء اساسی دارد که این چهار جزء عبارتند از :

1. انبار داده
2. تحلیل کسب و کار : داده کاوی
3. مدیریت عملکرد کسب و کار : نظارت و تحلیل عملکرد
4. واسط کاربری : داشبورد ، پرتابل

توضیح هریک از موارد ذکر شده را می توانید در ادامه مطلب مشاهده فرمائید.

هوش تجاری ( بخش دوم - محورهای اصلی هوش تجاری)

محورهای اصلی هوش تجاری عبارتند از مشتریان، رقبا، شرکاء تجاری، محیط اقتصادی و کارکردهای درون سازمانی که در ادامه به تشریح هریک خواهیم پرداخت.

مشتریان : هوش تجاری به کسب و کار در شناخت بهتر و درکی صحیح تر از مشتریان خود یاری می رساند، تا با در نظر گرفتن الویت های آنان ، کسب و کار بتواند خود را با تقاضاهای مشتریان وفق دهد.

رقبا : کسب وفاداری در مشتریان تنها به ارائه تجارت مورد پسند مشتریان محدود نمی شود بلکه بنگاه ها و شرکت ها ناچار هستند که با رقیبان خود نیز رقابت نموده و دائما مشتریان را از یکدیگر بربایند. هوش تجاری می تواند تجارت را در تعیین استراتژی‌های رقبایش برای ربودن مشتریان آن؛ و نیز تمایز از دیگران کمک کرده و بر پایه رشد موثر و جذب مشتریان سودآور یاری رساند.

هوش تجاری (بخش اول - تعاریف بنیادی هوش تجاری)

هوش تجاری و انبارداری داده به عنوان ابزارهائی جهت بازیابی اطلاعات، گزارش دهی و تجزیه و تحلیل؛ جزو عوامل کلیدی متمایز‌کننده رقابتی خواهند شد.

هوش تجاری ؛ مدیریت درست و موثر اطلاعات برای هدفی تجاری است، و اساسا به ارتباط بین کاربر و سیستم های فناوری اطلاعات مروبط می گردد.

هوش تجاری عبارتند از شرح نیازهای سازمان برای تجزیه و تحلیل به همراه گزارش دهی اطلاعات در زمان مناسب برای استفاده به موقع توسط مدیران سازمان.

مدیریت مالی (بخش 5 - سیستم های پشتیبان تصمیم)

نظام های پشتیبانی تصمیم گیری
مدیران در فرآیند تصمیم گیری نیازمند منابع و امکاناتی می باشند که آنان را قادر سازد تا بازده تصمیم را در تحقق اهداف فردی، گروهی، سازمانی و جامعه بطور کلی بهینه نمایند . از جمله منابع مورد نیاز می توان به امور مالی و بودجه ، زمان ، امکانات و فرصتها ، نیروی انسانی کارآمد و اطلاعات اشاره نمود. با توجه به اینکه تصمیم ها بیشتر متوجه زمان آینده است ، مدیران نیازمند جمع آوری اطلاعات بیشتر برای کاهش عدم قطعیت هستند تا با اطمینان بیشتر درصد خطر پذیری و مخاطره تصمیم را کاهش دهند.  
در راستای برخورداری از اطلاعات لازم، به موقع و منظم، در دهه های گذشته، سیستم اطلاعات مدیریت  به دنیای مدیریت و محافل علمی معرفی شد . در MIS تصمیم گیری یکی از زیر مجموعه های حل مسئله است . سه مرحله تصمیم گیری به ترتیب اطلاعات، طراحی و انتخاب ، خوانده می شود که در مدل سازی تصمیم با آنها آشنا شدیم .