کافه دانش (بررسی انواع مدل های مدیریت دانش - قسمت چهارم)
مدل مدیریت دانش Davenport & Prusak
داونپورت و پروساک معتقدند که تولید دوباره دانش پنهان یا پیچیده که توسط صاحب آن در طول یک دوره زمانی بلندمدت بهدستآمده بهصورت یک مدرک یا پایگاه داده تقریباً غیرممکن است. همچنین توزیع همهی دانشی که از این طریق به دست میآید بسیار دشوار و زمانبر است. اجرای فرایند کسب دانش پنهان در استفاده از زبان نیست بلکه در تجربه کردن و توانائی انتقال و تسهیم آن است. این ایده نباید با انتقال ساده اطلاعات اشتباه گرفته شود به دلیل اینکه اگر انتقال اطلاعات و تجارب را از احساسات و بافت خاص آنها جدا کنیم خلق دانش اتفاق نمیافتد. در این مدل مدیریت دانش سه مرحله اصلی بیان گردیده است: 1. تولید نمودن دانش 2. کدبندی و سازماندهی دانش تولیدشده و 3. منتقل نمودن دانش.
مدل مدیریت دانش Newman&Conard
بر اساس مدل عمومی مدیریت دانش در سازمان چرخه مدیریت دانش شامل ایجاد دانش در سازمان، نگهداری، تبدیل و انتقال دانش در سراسر سازمان و درنهایت بهکارگیری آن است. نیومن و کونارد مدیریت دانش را نظامی میدانند که با حفظ و تقویت ارزش حال و آینده داراییهای دانشی سازمان، در پی ارتقای عملکرد افراد و سازمانهاست. سیستمهای مدیریت دانش هم فعالیتهای افراد و هم ماشینآلات و نیز محصولات آنها را در برمیگیرد.
مدل مدیریت دانش Hjelmeruik&Kirkemi
در این مدل مدیریت دانش چهار فرایند بهعنوان فرایندهای کلیدی مطرح گشته است که عبارتاند از: (1) مهار نمودن، (2) خلق نمودن، (3) ارسال نمودن/نشان دادن، و (4) استفاده نمودن دانش.
مدل مدیریت دانش Promote
مدیریت دانش فرآیندگرا یک نقطه ورود به مدیریت دانش مستقل از فناوری مورد استفاده زیر چتر مدیریت سازمانی تأکید دارد. این سبک از مدیریت دانش معتقد به همگرایی و بهرهبرداری ترکیبی از مدیریت دانش و سایر دیسیپلینهای مدیریتی سازمان است. POKM به نکات زیر توجه دارد:
- دانش باید در درون فرآیندهای کسبوکار تعبیهشده باشد
- فرآیندهای دانشی قادر هستند مدلسازی شوند
- یک سیستم مدیریت دانش، یک فرا ابزار است.
PROMOTE یک رویکرد فرآیند گرا برای مدیریت دانش است. PROMOTE از مراحل مدیریت دانش فرآیند گرا پشتیبانی میکند. این مراحل عبارتاند از:
- فرآیندها بهعنوان دانش: اولین مرحله تعریف فرآیندها به مثابه دانش است. PROMOTE امکان مدلسازی و تحلیلی توالیهای سازمانی و تعیین وظیفههای وابسته به دانش را فراهم میکند.
- فرآیندها به عنوان یک نقطه ورود: دومین مرحله، تعریف کردن فرآیندها به عنوان نقطه شروع جهت جمعآوری نیازمندیها برای مدیریت دانش است.
- فرآیندها بهعنوان رویکرد مدیریت: مرحله سوم تعریف کردن فرآیندهای مدیریتی برای دانش است. PROMOTE امکان ترکیب کردن مدیریت دانش با سایر دیسیپلینهای مدیریتی را فراهم میکند. در همین راستا، مدیریت دانش مبتنی بر سرویس بهعنوان یک رویکرد اجرایی برای مدیریت دانش فرآیندگرا معرفی میشود.
بهطور شفاف مراحل مدیریت دانش در مدل پروموت عبارتاند از: (1) هدفگذاری، (2) مشخص نمودن، (3) توسعه، (4) نشر، (5) استفاده و بهکارگیری، (6) ذخیرهسازی، و (7) ارزیابی کردن.
مدل مدیریت دانش Beek Man
بک من هشت مرحله زیر را برای فرایند مدیریت دانش پیشنهاد داده است:
- شناسایی کردن: تعیین صلاحیتهای درونی، منبع استراتژی، قلمرو دانش.
- تسخیر کردن: رسمی کردن دانش موجود.
- انتخاب کردن: تعیین ارتباط دانش، ارزش و دقت، رفع دانشهای ناسازگار.
- ذخیره کردن: معرفی حافظه یکی شده در مخزن دانش با انواع الگوهای دانش.
- پخش کردن: توزیع دانش برای استفادهکنندگان بهطور خودکار بر پایه علاقه و کار و تشریکمساعی دانش در میان گروهها.
- به کار بردن: بازیافتن و استفاده دانش در تصمیمگیریها، حل مسائل، خودکار کردن و پشتیبانی کار و مددکاری شغل و آموزش.
- ایجاد کردن: تولید دانش جدید در حین تحقیقات، تجربه کردن کار و فکر خلاق.
- تجارت کردن: فروش و معامله، توسعه و عرضه کردن دانش جدید به بازار در قالب محصولات و خدمات.
مدل مدیریت دانش Holsapple&Jashi
هلساپل و جوشی، یک مدل زنجیره دانش را که شامل هر دو نوع فعالیتهای اولیه و ثانویه میشوند و قابل مقایسه با مدل زنجیره ارزش پورتر است را ارائه نمودند. مدل زنجیره دانش، از یک هستیشناسی مدیریت دانش بهوسیله 30 فعال مدیریت دانش بوجودآمده است. این هستیشناسی، پنج طبقه فعالیتهای اولیه را تعریف میکند: (1) کسب دانش، (2) انتخاب دانش، (3) تولید دانش، (4) جذب و درونی سازی دانش، و (5) انتشار دانش. این فعالیتهای اولیه، دانش را در یک مرحله و چهار طبقه از فعالیتهای ثانویه که مراحل مدیریت دانش را هماهنگ میکنند به وجود میآورند: (1) اندازهگیری، (2) کنترل، (3) هماهنگی، و (4) رهبری. بر طبق این مدل بهکارگیری ترکیبی از فعالیتها در 9 طبقه، منجر به یادگیری و تبلور سازمانی میشود. یادگیری بیانکننده تغییرات در وضعیت منابع دانش بوده و تبلور، بیانکننده ظهور و جلوهگری دانش سازمان در دنیای واقعی است. شیوههایی که مدیریت دانش بکار گرفته میشوند، میتواند بر موقعیت رقابتی سازمان تأثیر گذارد. بهبیاندیگر، بهرهوری، چالاکی، نوآوری، و اعتبار چهار جنبه رقابتی هستند که هرکدام از آنها میتوانند سازمان را به نوعی از انجام هریک از 9 فعالیت بیانشده منتفع سازند.