کافه دانش (بررسی انواع مدل های مدیریت دانش - قسمت سوم)
مدل مدیریت دانش Weggeman
فناوری بهویژه فناوری اطلاعات، یکی از مهمترین عوامل ارتباطی بین بخشهای مختلف سازمان و زمینهساز انتقال دانش است. فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان محملی مناسب برای ارتباطات درونسازمانی یکی از عوامل زیرساختی مدیریت دانش است که باید در سازمان از اولویت برخوردار باشد. لذا، راهاندازی و استفاده بهینه در شبکههای داخلی در خصوص تسهیم دانش یکی از اقدامات مهمی است که باید موردتوجه قرار گیرد. فناوری اطلاعات نقش مؤثر و مهمی در حذف موانع ارتباطی دارد که اغلب از تعاملات بین بخشهای مختلف یک سازمان جلوگیری میکند. نقش مهم فناوری اطلاعات عبارت از توانایی آن در حمایت از ارتباطات، همکاری، جستوجوی دانش و یادگیری مشترک است. فناوری اطلاعات یک بعد کلیدی در مدیریت دانش مؤثر است که به دو نوع تقسیم میشود: فناوریهای ارتباطی (ایمیل و ویدئو کنفرانس، کنفرانس کامپیوتری و...) و فناوری تصمیمگیری (سیستمهای حمایت تصمیمگیری، سیستمهای خبره و سیستمهای اطلاعات اجرایی). وگمن مدیریت دانش را متشکل از شش مرحله میداند: (1) تعیین نمودن، (2) توسعه دادن، (3) ذخیره نمودن، (4) تسهیم نمودن، (5) بکار بستن، و (6) ارزیابی نمودن دانش.
مدل مدیریت دانش UTI
در مدل مدیریت دانش یوتیآی شش بخش جهت انجام فرایند مدیریت دانش تدوین گشته است: (1) هماهنگی نمودن، (2) تشخیص نیازها، (3) تسهیم نمودن، (4) خلق نمودن، (5) جمعآوری و ذخیره نمودن و (6) آشکار نمودن دانش.
مدل مدیریت دانش Boisot
مدل مدیریت دانش بویسوت بر مفهوم کالای اطلاعاتی مبتنی است که با دارایی فیزیکی تفاوت دارد. انتقال مؤثر کالاهای اطلاعاتی تا حد زیادی به فرستندگان و دریافتکنندگانی بستگی دارد که طرح یا زبان کد شده مشترکی را تسهیم میکنند. کالای دانشی همچنین بافتی دارد که در درون آن میتواند تفسیر شود پس، تسهیم مؤثر دانش مستلزم این است که فرستندگان و دریافتکنندگان هم بافت و هم طرح یا زبان کد شده را تسهیم کنند. بویسوت دو نکته کلیدی زیر را مطرح میکند:
- هرقدر دادهها آسانتر ساختارمند و به اطلاعات تبدیل شوند به همان میزان قابلیت توزیع آنها بیشتر میشود
- هرقدر داده ساختارمند شده (اطلاعات) کمتر نیازمند بافت مشترک برای توزیع باشد، قابلیت توزیع آن بیشتر میشود.
مدل مدیریت دانش بویسوت مدلی سه بعدی با ابعاد ذیل است: (1) کد شدنی – کدنشدنی (2) انتزاعی – عینی و (3) توزیع شدنی – توزیع نشدنی. فعالیتهای کدگذاری، جداسازی، توزیع، جذب، اثرگذاری، و بررسی و تحلیل همگی به یادگیری کمک میکنند. به طور تقریبی بعد کدگذاری به دستهبندی و طبقهبندی، بعد انتزاع به خلق دانش از طریق تحلیل و درک کردن و بعد توزیع به دسترسی و انتقال مربوط است.
مدل مدیریت دانش APOQ
در مدل مدیریت دانش APOQ در فاز اول باید دانش ایجاد گردد پس از ایجاد دانش فاز دوم شامل تشخیص است، جمعآوری دانش در حوزههای مختلف در فاز سوم این مدل صورت میپذیرد پس از جمعآوری دانش در فاز چهارم به سازماندهی دانش میپردازد و پسازاینکه دانش موجود سازماندهی گردد شروع به تسهیم دانش در فاز پنجم مدل مینماید پس از تسهیم و انتشار، دانش باید با فرایندها سازگار گردد که این اقدام در فاز ششم انجام میپذیرد و در فاز آخر یعنی فاز هفتم امکان استفاده و بهکارگیری دانش فراهم شده است.
مدل مدیریت دانش Keep&Daly&Ham
در مدل مدیریت دانش ارائه شده حاضر فرایندهای (1) خلق نمودن، (2) مهار نمودن، (3) چارچوببندی نمودن، (4) ذخیره نمودن و (5) تسهیم نمودن دانش از ارکان مدل بهحساب آمده و ارائهکنندگان این مدل موفقیت مدیریت دانش را درگرو اجرای صحیح این مراحل میدانند.
مدل مدیریت دانش Green Wood
در مدل مدیریت دانش جاری تأکید بر شش دسته از فعالیتها میباشد: (1) خلق کردن، (2) مشخص ساختن، (3) دستهبندی نمودن، (4) برقرار ارتباط با دیگران، (5) درک کردن، و (6) ایجاد دانش.